آموزش پرسونال برندینگ؛ بخش اول: هویت
پرسونال برندینگ یکی از مفاهیم برجسته در دنیای امروزی است که باعث شده فردیت و شخصیت هر فرد در بازار کار و جوامع حرفهای، مورد توجه قرار گیرد. این مفهوم از آنجایی که هر فرد دارای ویژگیها، مهارتها، و تجربیات منحصر به فردی است، بر اساس آن این امر به تبلیغ و ترویج خود به عنوان یک برند شخصی میپردازد. آموزش پرسونال برندینگ در واقع به فرآیند ساختن و مدیریت تصویر شخصی فرد میپردازد که هدف آن بهبود قابلیت رقابت و جذابیت فرد در محیط حرفهای است.
برای مثال، چند برند غیر شخصی و حقوقی را مثال میزنیم. یک برند مانند تیک تاک (TikTok) را در نظر بگیرید. شرکت صاحب این برند، برای ایجاد تصویری متفاوت از دیگر شبکههای اجتماعی، کاربران را صرفا به ایجاد محتوای ویدیوی کوتاه محدود کرده است. که ایجاد همین محدودیت، باعث شده این شبکه اجتماعی، به محلی برای سرگرمی کاربران و پست کردن ترندها و میم های روز تبدیل شود و جنبه جدی و رسمی به خود نگیرد. یا برندی مانند توییتر (X کنونی) با ایجاد محدودیت در تعداد کاراکترهای هر پست، این شبکه اجتماعی را تبدیل به یک شبکه برای اطلاع رسانی و انتشار اخبار و اتفاقات بدل کرده است. این نوع رویکردها و صدها تصمیم بزرگ و کوچک دیگر، عوامل اصلی شکل دهنده هر برند هستند. این تفاوت را در لوگوی دو برند نیز میتوان دید.
دقیقا مشابه ایجاد برندها توسط یک شرکت، در پرسونال برندینگ نیز توانایی تمایز و نمایش نقاط قوت و منحصر به فردی که هر فرد در اختیار دارد، عامل کلیدی ایجاد برند میباشد. با توجه به اینکه هیچ دو فردی کاملاً یکسان نیستند، این تفاوتها میتواند به عنوان نقطه قوت و عامل تمایز فرد از دیگران در بازار کار و فضای حرفهای به کار گرفته شود. همچنین، درک صحیح از هویت و ارزشهای شخصی، میتواند در ایجاد یک پرسونال برند موثر و معتبر تأثیرگذار باشد.
در دنیای مدرن که رقابت در بازار کار بیشتر از هر زمان دیگری گسترش یافته است و اکثر افراد به دنبال ایجاد یک برند شخصی در فضای آنلاین هستند، پرسونال برندینگ به عنوان یک ابزار اساسی برای موفقیت حرفهای در نظر گرفته میشود. با سرمایهگذاری در پرسونال برندینگ و ساختن یک تصویر شخصی متمایز و قابل اعتماد، افراد میتوانند فرصتهای شغلی بیشتری را جذب کنند، بازاریابی اثربخشتری را انجام دهند، و در کل به موفقیتهای بیشتری دست یابند.
ما در این رشته مطالب، عوامل موثر در این نوع برندینگ را در 8 بخش مختلف شامل:
- هویت
- ثبات در استراتژی
- ایجاد اعتبار و جذب اعتماد
- روشهای جذب مخاطب
- نمایش تفاوتها
- خلق ارزش
- ظاهر حرفه ای
- تطبیق پذیری
بررسی میکنیم. در اولین بخش از این رشته مطالب، به روشهای ایجاد یک هویت یکتا برای یک برند شخصی میپردازیم. با گیکاپ بلاگ همراه باشید.
آموزش پرسونال برندینگ: هویت در پرسونال برندینگ چیست؟
هویت در پرسونال برندینگ به معنای شناخت عمیقی است که فرد از خود دارد. شناخت ویژگیهایی مانند:
- ارزشها
- نقاط قوت و ضعف
- مهارتها
- تجربیات
- علاقهها
- امیدواریها
اشاره دارد. این مفهوم از اهمیت ویژهای برخوردار است زیرا هویت فردی مبنایی را برای تشکیل برند شخصی فراهم میکند و به عنوان پایهای برای ارتباط با دنیای بیرون، برنامهریزی حرفهای و ایجاد یک تصویر مؤثر از خود در فضای حرفهای عمل میکند.
چگونه فرآیند خودشناسی و تعریف هویت را انجام دهیم؟
خودشناسی یک فرآیند پیچیده است که نیازمند زمان، تامل و تلاش است. اما برخی از روشهای مؤثر برای انجام خودشناسی عبارتند از:
- نوت برداری روزانه: هر روز چند دقیقه اختصاص دهید تا درباره تجربیات روزانهتان، احساسات، تفکرات، و ایدههای خود نوشته بنویسید. این فرآیند به شما کمک میکند تا تحلیل عمیقتری از خودتان و آگاهی بیشتری از روند روزانه زندگیتان به دست بیاورید.
- پرسشهای تاملی: هر روز زمانی برای تامل و تفکر در مورد خودتان و زندگیتان اختصاص دهید. میتوانید به سوالاتی مانند: چه چیزهایی به من انرژی میدهد؟ چه ارزشها و باورهایی دارم؟ چه اهدافی برای خودم تعیین کردهام؟ و غیره فکر کنید. این پرسشها به شما کمک میکنند تا عمیقتر هویت خود را بشناسید و در جهت آرزوهایتان حرکت کنید.
- مصاحبه با خود: زمانی را در نظر بگیرید و ازخودتان سوال کنید و جوابها را به صورت صادقانه و صریح بدهید. این سوالات میتواند شامل: بزرگ ترین ویژگی مثبت تو چیست؟ و یا چه چیز میتواند تو را در مسیر آرزوهایت قرار دهد؟ باشد. این میتواند باعث آگاهی بیشتر شما از خودتان و نقاط قوت و ضعفتان شود.
- استفاده از ابزارهای خودشناسی: امروزه اپلیکیشنها و منابع متعددی وجود دارد که به شما کمک میکنند تا خودتان را بهتر بشناسید. این ابزارها ممکن است شامل تستهای شخصیتی، روشهای مدیتیشن، و یا دورههای مربوط به توسعه شخصی باشند.
هرچند که خودشناسی فرآیندی طولانی مدت است و نیازمند صبر و پیوستگی است، اما صرف این زمان و رسیدن به یک هویت یکتا و یک تعریف مشخص از خود، دستاوردهای زیادی به همراه دارد. برای مثال، یک آرایشگر پس از انجام روشهای خودشناسی، به این تعریف از خود دست پیدا کرده است:
من یک آرایشگر خبره هستم. من توانایی بالایی در اصلاح موی کودکان دارم و قصد دارم این توانایی را از طریق شبکههای اجتماعی به گوش افرادی که نگران اصلاح موی فرزندانشان هستند برسانم؛ تا هم آنان از مهارت من استفاده کنند، هم من به درآمد، مهارت و اعتبار بیشتری دست پیدا کنم.
این تعریف، شروع ایجاد یک برند شخصی است. این فرد کاملا میداند به چه چیزی علاقه دارد، خواسته اش چیست و در چه مسیری میخواهد به خواسته خود برسد. دستیابی به این تعریف چند خطی از خود، اولین و مهمترین قدم در پرسونال برندینگ میباشد.
در بخش بعدی از سری مطالب آموزش پرسونال برندنیگ، به بررسی استراتژی برای یک برند شخصی و ایجاد ثبات در آن میپردازیم.
اگر این مطلب برایتان مفید بود، لطفا آن را با دوستانتان به اشتراک بگذارید و برای اطلاع از اخبار و مطالب روز، ما را در صفحه اینستاگرام با آیدی @geekopir دنبال کنید.